پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
...................................................................................
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"*دوست دارم
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم
ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،
صدات گرم و خواستنیه،
همیشه بهم اهمیت میدی،
دوست داشتنی هستی،
با ملاحظه هستی،
بخاطر لبخندت،
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
عشق دلیل میخواد؟
نه!معلومه که نه!!
پس من هنوز هم عاشقتم
نظره تو چیه؟
..............................................
دختر جوانی بر اثر سانحه ای زیبایی خود را از دست داد.
چند ماه بعد، ناباورانه نامزد وی هم کور شد.
موعد عروسی فرا رسید.مردم می گفتند:
چه خوب! عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد.
20 سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت.
مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را باز کرد.
چون او هیچوقت نابینا نبود...
........................................................................
یه سوالی هست بدجور ذهن منو مشغول کرده
منفی جمله ی “من دارم میرم” چی میشه ؟
من دارم نمیرم !
من ندارم میرم !
نه من دارم میرم !
به مامانم میگم گشنمه
میگه : عزیزم نون هس ، تخم مرغ هس ، روغنم هس
برو هر چى دوس دارى و دلت میخواد درست کن بخور !
هنوز که هنوزه نتونستم اون قسمت هرچی دوس داری درست کن رو هضم کنم …
پسره پست گذاشته : بعد از رفتن تو مثل فرهاد شدم در حسرت چشمان لیلی !
والا تا جایی که من میدونم فرهاد عاشق شیرین بود نه لیلی !
نمیگم عاشق نشید ولی خواهشا وقتی شکست عشقی میخورید
قبل پست گذاشتن یه نگاهی به کتاب ادبیاتتون بندازید …
شمام وقتی حوله تون رو میندازین رو شونتون
حس سزارهای رومی بهتون دست میده یا فقد من دیوونه ام ؟
به قلبم گفتم
چرا خوابم نمیبرد ؟
این بی خوابی ها از کجاست ؟
جواب داد : زر مفت نزن ؛ ادای آدمای دلشکسته رو هم درنیار !
یادت رفت بعد از ظهر عین خرس قطبی خوابیدی ؟
جوابش منطقی بود کاملا
قلبمم اعصاب نداره
ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦﮧﮨℓﮦ
ﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓ
ﮦℓﮧﮩﮨ ℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦ
ﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓ
ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦ
ﮧﮩﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ ﮧﮨℓ
ﮦℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮧﮨℓﮦﮧﮨℓﮧﮩﮨℓﮦℓﮧﮨℓﮦ
این جوک رو تو صفحه دکترا دیدم
خودشون که خیلی میخندیدند !
بخند کلاس داره
پسرا و دخترا تا وقتی با هم خوبن به هم میگن
دیونه ، غلط کردی ، بیشعور ، خُل و…
به محض اینکه دعواشون میشه میگن :
شما خودت فرمودی ، نخیر آقای (خانم) محترم ، حضرتعالی
منظورتون چی بود ، هر جور میلتونه ، خواهش میکنم و…
کلا این چه فازی محسوب میشه ؟
امروز تو حموم یهویی زدم زیر آواز بابام برگشته میگه : زهر خر کره مار :|
بیش از حد توانش عصبی شده بود :|
ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻦ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺗﻨﻤﻮ ﻟﺮﺯﻭﻧﺪ
ﻫﻠﻪ ﺩﺍﻥ ﺩﺍﻥ ﺩﺍﻥ ﻫﻠﻪ ﯾﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﯾﻪ ﺩﺍﻧﻬﻬﻬﻬﻪ
به عشق در نگاه اول اعتقاد داری ؟
یا بزنم لهت کنم…
کفاصط فقط یه بار دیگه رد میشم
خوب دقت کن!
اگه کسی چهارمین بار چیزی رو تکرارکرد و شما بازم نفهمیدی چی داره میگه
یه لبخند ژکوند بزن ، چند ثانیه بعد بهش نگاه کن
طرف خودش میفهمه تعطیلی …
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند :
اصن ما یه چیز دیگه ایم مگه نمیبینین میگن
haPPy birth DAY
آره دیگه ما اینیم هههههههه
روز جمعه تولدمه نمیخواین بهم تبریک بگین؟ هان؟
خیلی دوس دارم سه تا دوست گلی که پیدا کردم
{سایان و امیر و احسان } میبودن خیلی خوش میگذش اما به هر حال نمیشه دیگه ......
تبریک نمیگین من کادووووو میخوام اوییییییی با شمام؟
وقتی در اسانسور بسته میشه با صدای بلند بگین :نترسین.. نگران نباشین ..لازم نیست خونواده هاتون رو خبر کنین چند لحظه دیگه در باز میشه
وقتی همه سوار شدید و در بسته شد بلند بگید برای سلامتیه آقای راننده صلوات
وقتی از آسانسور پیاده میشین دگمه همه طبقات رو بزنین… مخصوصا اگه یه عده هنوز تو آسانسور هستن
به دوست خیالی تون رو جوری که انگار همراه شما هست به همه معرفی کنین و شروع کنین الکی باهاش حرف زدن
رو به دیوار آسانسور در حالی که پشت تون به همه هست بایستین…اگه شما نفر اولی باشید که سوار شدین به احتمال زیاد بقیه هم همین کارو میکنن
یه دفه بگین : ای وای ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنین
از همه آدرس ایمیلشون رو بپرسین و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنین
در کیفتون رو باز کنین و انگار یکی اون تو هست یواش بگین ..هوای کافی داری؟؟؟
هر کسی که وارد میشه باهاش دست بدین و یه سلام علیک حسابی بکنین و بگین میتونه شما رو جناب تیمسار صدا کنه
هر از چند گاهی صدای گربه در بیارین
به یکی از مسافر ها خیره بشین بعد یه دفعه بگین ..اوه تو که یکی از اون هایی…بعد تا میتونین ازش فاصله بگیرین
یه عروسک خیمه شب بازی دستتون بکنین و با بقیه مسافر ها از طرف اون حرف بزنین
هر طبقه که میرسین ..صدای دینگ در بیارین..بعد به یکی از مسافر ها بگین نوبت تو هست …خدا بیامرزتت